عالم عامل

 

ايشان عالمي رباني و مخلص بود و در زندگي از اول با توجه و مراقبت زندگي كرده اند عالمي بود كه علم و عمل را به هم آميخته بود و با خودسازي و تهذيب نفس به همه خصلتهاي ناب اخلاقي نائل آمده بود.

عمل مؤثرتر، كارسازتر و دعوتگرتر از گفتار و زبان است و روش دعوت عملي برترين شيوه تبليغ است و پشتوانه تبليغ زباني، همين رفتار و عمل دعوتگراست زيرا سخني كه از دل بر نخواسته و از وجود گوينده نشأت نگيرد از گوش ها فراتر نمي رود (كونوادعاة الناس بغيرالسنتكم ليروا منكم الورع والاجتهاد والصلوة والخير فإن ذلك داعيه كافي ج2 ص78(

بسياركم اتفاق مي افتد كسي، يك عمر با فراز و فرود فراواني كه پيش بيايد ، همچنان درمسير الهي و صراط مستقيم باشد. كسي كه به حقيقت روحانيت آشنا باشد و اين حقيقت را درطول زندگي اش از دست نداده و هميشه در راه طلب و فهم و تفهيم دين بوده و به اين حقيقت جداً پايبند باشد بسيار ارزشمند است و ايشان توانسته بود به حقيقت روحانيت دست يافته و آن رابراي هميشه درخويش حفظ نمايد.

ترويج دين داري

مهرتابان و چراغ فروزان و رهنماي هدايتگر بود. اسلام خواه بود و در راه ترويج شريعت نبوي و مذهب جعفري ، جدّ و إجتهاد كامل داشت و در دفاع از دين غيور بود و در كارهايش اصالت و جوهري داشت و در تديّن خود ، اهل تظاهر نبود ، در تمامي دوران زندگي ، هيچگاه از دفاع نسبت به مقدّسات و مسئله ولايت غافل نماند و در ذكر فضائل و مناقب اهل بيت كوتاهي نكرد.

ايشان دلداده اهل بيت(ع) بود و به هنگام ذكر فضائل اهل بيت(ع) و طرح نكات اخلاقي و رهيافت هاي معنوي خود تحت تأثير قرار مي گرفت و گهگاه نورانيت خاص و ويژه اي به محفل مي بخشيد كه نسيم رحمت الهي را متجلي مي ساخت.

ياد و نام امام زمان(عج) را هميشه در دلها زنده مي داشت و اولين باني و مؤسس دعاي ندبه درخوي بود.

درمجالسش نسبت به ذكر فضائل و مناقب مولاي متقيان اميرالمؤمنين (ع) اهتمام زياد داشت و هيئات عزاداري و مجالس ذكر اهل بيت (ع) در شهرستان خوي حضورگرم و صميمي ايشان را درمجالس اهل البيت (ع) هيچوقت فراموش نمي كنند.

راهش رايافته بود وشب و روز مدام و خستگي ناپذير در همان راه قدم برمي داشت و در همه عمرش متمحّض درخدمت به دين و شريعت بود و كوهي آهنين در مقابل مشكلات بود و ازهيچ تلاشي در راه خدادريغ نمي كرد(انّ المؤمن أشدّمن زبرالحديد(.

حجه الاسلام قراجه اي مي فرمايد: اينجانب شايد محصل علوم ديني هنوز نبودم در اول دهة محرم در منزل مرحوم پدرم روضة حضرت اباعبدالله الحسين (ع) داير مي شد مرحوم حجه الاسلام حاج شيخ حبيب فيّاضي واعظ و حجه الاسلام حاج آقاي هنرور در آن شرائط زمان سابق باآن همه زحمت وطيّ آن طريق ،از شهر به شهانق به منزل ما براي إفاضة روضه تشريف مي آوردند و روضه اي متقن ايراد مي نمودند. وهم چنين مدتي نيز از شهر براي اقامه نماز مغرب و عشاء و افاضه موعظه به مسجد حاج رضاي شهانق تشريف مي آوردند.

به إجراي أحكام و فرامين ديني ،إهتمام عجيبي داشت و كوشش مي كرد كه همه را در پايبندي به مظاهراسلامي و شعائر مذهبي علاقمند و مشتاق ساخته و آنها را به إجراي موبه موي أحكام شريعت مقيّد سازد.

ايشان باتمام اشتغالات و زندگي پركار و تلاشي كه داشت در سه وعده نماز جماعت صبح وظهر و عصر و مغرب و عشاء حضورمستمر و فعالي داشت ،حتي يك دوره اي درشهرخوي تنها نمازجماعت صبح فقط توسط ايشان برگزارمي شد.

اولين جلسه دعاي كميل درخوي توسط ايشان دايرگرديد. واين رفتارعملي ،خود ديگران رابه عبادت دعوت مي كرد

اهتمام به درس و بحث

دوستدار علم و بحث و مطالعه بود و باهوش وخوش استعداد بود و در درس و بحث و تدريس و تربيت جدي بود ،استاد ديده و درس خوانده بود، با پشتكاري تمام و تلاش پي گيرش هميشه در طلب و درپي فهم و درك و تحصيل معرفت بود و از فقه دين و احكام ، غافل نمي شد.

عشق وعلاقه ايشان به درس و بحث و مطالعه و تحقيق واقعا نمونه وكم نظيربود. ودر عين حالي كه روز پرتلاشي راداشت شبها را تاپاسي ازآن ،مشغول مطالعه بود.

نسبت به اساتيد و بزرگان و مراجع ،احترام خاصّي داشت وايشان نيز متقابلاً به او عنايت ويژه اي داشته و مورد توجّه مراجع عظام ، مخصوصاً آية الله العظمي خوئي (قده) بود وازناحيه ايشان وكالت تام الاختيارداشت وهم چنين ازناحيه حضرت آية الله العظمي مرعشي نجفي (قده) إجازه روايتي داشت.

ازجمله اساتيدايشان عبارتنداز:حضرات آيات عظام و حجج اسلام:

1- آقاي حاج شيخ عبدالحسين أعلمي

2- آقاي حاج شيخ صادق فراحي

3- آقاي حاج ميرابراهيم علوي

4- آقاي حاج شيخ جابرفاضل

5- آقاي حاج شيخ علي مجتهدي

6- آقاي حاج سيدعلي محدّث

جامعيت

جامع وكامل بود و تنها در رشته فقه كارنكرده بود بلكه از جامعيت خوبي دراكثرعلوم برخورداربود.

اشتياق بيش ازحدّ ّبه يادگيري ، عشق به تعالي و پيشرفت و تمايل شديد به دانش اندوزي درهمه علوم و فنون و شوررسيدن به حقّ و كوشش هاي مستمرّ او از بام تاشام وحتّي تا پاسي از شب و احساس خستگي نكردن و شجاعت علمي در إرائه نظر و انديشه ، او را بر بلنداي رفيع علم و شرف قرارداده بود و در بيشترين علوم چيره دست و در شماري از آنها به مقام عالي استنباط رسيده بود.

نحريري ذو الفنون بود و در هر علم ، پخته و به عمق آن رسيده بود.

أديبي أريب و ناقدي بصير بود و زماني كه به صرف و نحو و لغة و مسائل ادبي نظر مي كرديم موشكافانه نظر مي داد.

متكلمي توانمند و عارفي به تمام معني بود در بحثها هنگامي كه به مسائل منطقي و فلسفي و كلامي و عرفاني مي رسيديم آگاهانه سخن مي گفت.

در مسافرت علامه بزرگوار محمدتقي جعفري (قده) به شهرخوي در سالگرد ارتحال آيه الله العظمي خوئي (قده) درمباحثاتي كه با ايشان داشتند با إرائه نظرات خويش درخصوص مسائل مطروحه ، عنايت ويژه علامه رانسبت به خود جلب كرده بودند.

مفسّري گرانمايه و محقّقي خبير بود و چون به تفسير و تأويل و تجويد و مباحث قرآني برمي خورديم مجتهدانه نظرميداد.

محدّثي موثّق و مورّخي دقيق بود و زماني كه بحث معرفتي و حديثي و تاريخي مطرح مي گشت عالمانه ومحققانه به آن واردمي شد.

دريكي از تشرّفاتش به نجف الاشرف ، درمحضرآيه الله العظمي خوئي (قده) بحثي تاريخي درخصوص حضرت علي اكبر(س) مطرح ميگردد و حضّار در مجلس هر كدام اظهارنظر مي نمايند و ايشان نيز درمحضر آن مرجع والامقام نظرخويش را ارائه مي نمايند ودر نهايت،آية الله العظمي خوئي(قده)خطاب به حضّارمي فرمايند: اگرشما هم آن كتابي را آقا ميرزا جليل (هنرور) مطالعه كردند ، ببينيد همان نظررا خواهيد داد. وبدين وسيله ضمن تأييد مطلب ايشان مدرك سخن را نيز بيان ميكنندكه همان مقتل مرحوم مقرّم بوده است.

ايشان فقيهي مسلّم بوًد و در بيان فقه و احكام شريعت و مخصوصا إحاطه برمسائل شرعي يگانه بود. و در يكي ازتشرفاتش حضور آية الله العظمي گلپايگاني (قده) يكي از فروعات فقهي را مطرح مي نمايد اصحاب استفتاء براي پيداكردن جواب به كتب فقهي مراجعه مي نمايند وايشان اظهارمي داردكه درهيچكدام ازكتب فقهي نيامده است وآن مرجع بزرگوار با مراجعه به أدلّه ،نظرخويش را استنباط وارائه مي نمايند. .

شاگردپروري

ازاساتيد و اساطين نامدار شهر بود و به طلاب عشق مي ورزيد و در برابر آنها خاضع بود و مهرورزي ايشان نسبت به شاگردان نمونه بود. درتربيت نفوس مستعدّه كوتاهي ننمود و در بخشي از اوقاتش در راه آموزش و تعليم ديگران صرف مي كرد حتّي از روزي كه تحصيل را شروع كرد ، طبق معمول روش حوزه ها به تدريس كتب درسي نيز اشتغال داشت و در وقتي كه خود به تحصيل كتاب مطول اشتغال داشت از اوايل كتاب مطول به تدريس آن مشغول بود.

شاگرد پروري يكي ازخصوصيات بارز ايشان بود و باتدريس حدود نيم قرن درحوزه علميه، شماري ازدانش اندوختگان درمحضر فيضش ازممتازان حوزه و روحانيت و منشأفيوضات وبركاتند و تعدادي نيز از تربيت شدگان مكتب آن استاد، ازخارج حوزه و از تحصيل كرده هاي دانشگاهي بودند كه هم اكنون از اسطوانه هاي علمي و اساتيد دانشگاه دربلاد مختلف مي باشند و عدادي از تلميذان محضرأنسش كه ازخرمن دانش و بينش آن استاد كسب فيض نمودند ازجمله مدرسين والامقام و از اساتيد درس خارج حوزه علميّه قم ميباشندكه همه، خودرا وامدار حضرت ايشان مي دانند.

در هرجلسه بحثي گشوده مي شد روشنگري عالمانه داشت و به راستي راهنما وراهگشا بود درنزد دوستانش محبوب و براي شاگردانش مراد و براي عموم خواستني بود.

ايشان باعمل خويش و با رفتار نيكوي خود و باحالتهاي ويژة خويش در ديگران نفوذ كرده و تحت تأثير قرار مي داد و آنان را شيفته درس و بحث و مطالب ديني و علمي مي كرد و اهتمام مخاطبان را به حق طلبي و دين محوري بر مي انگيخت.

تأثيرگزاري در شاگردان و دوستان و هم بحثان خويش و حتي در يك فرد عادي با يك نگاه و از طريق شيوه برخورد و سؤال واحوال پرسي حكايت از آن دارد كه چگونه رفتار اين شخص همه درس و حالاتش همه كلاس اخلاق بوده است.

وجود گرانمايه او ، همه اش خير و بركت بود، و در زندگي روزمرّه خويش، فعّال و پرتحرّك بود و باتمام اشتغالاتي كه داشت فرصت را مي ربود و در محفل دانشگاهيان حاضر مي شد و كرسي تدريس ايشان در دانشگاه ، خاطره هاي شيرين و فراموش نشدني ازمحضر علم وأدب و عرفان ايشان ، به جاي گذارده است وبهره مندي اساتيد دانشگاه از محضر فيض ايشان بيشتر از استفاده دانشجويان ازكرسي درسي ايشان بود.

شماري از دانش آموختگان مكتب ايشان عبارتنداز:

حضرات آيات وحجج اسلام

1- حاج سيّداسمعيل رسول زاده(ره)

2- حاج شيخ محمدحسن بكائي(ره)

3- حاج سيّدحمزه موسوي

4- حاج شيخ حبيب قراجه اي

5- حاج شيخ علي محسني

6- حاج سيّدهاشم موسوي

7- حاج سيدنادرطباطبائي

8- سيدجوادسيدعلوي

9- حاج سيدرضاعلوي زاده

10- شيخ عبدالصمد خليل زاده

11- حاج شيخ محمدباقرآقازاده

12- حاج سيدقاسم حسيني

وعده اي از اساتيد دانشگاه تهران و تبريز و ديگر شهرها

 

نویسنده : حجت الاسلام والمسلمین شیخ جمیل هنرور